همه چیز از همه جا *_ ^
زندگی مثل یه جاده می مونه من و تو مسافراشیم قدر این لحظه ها رو بدونیم که ممکنه فردا نباشیم...
نظرات شما عزیزان:
قاضي: خب خانم شما براي دفاع از خودتون چي داريد بگيد؟
زن: بچه از شکم من عومده بيرون پس بايد پيش من بمونه ...
مرد: عاغاي قاضي وختي شما يه سکه ميندازين تو دستگاه و يه نوشابه ميگيرين نوشابه مال شماس يا مال دستگاه؟
قاضي : بچه با پدرش ميمونه...
پايان جلسه !!!
همین امروز صبح یه سکه داده بودم دست بچه ام که بره باهاش قاقالی بخره حالشو ببره
اومده خونه با گریه مامانش (همسر بنده)فهمیده که سکشو گم کرده بهم تلفن زد و ماجرا رو برام تعریف کرد و منم چون اون سکه رو از سالها دارم و تو جیبم همش اونو این ور و اونور میکنم خیلی خوب میشناسم بعدش رفتم واسه تحقیق تو اون دستگاهه که نوشابه میاد بیرون و دیدم اون سکه مال من بوده و اون آقاهه یه دزد بی شرفیست که باید دادش دست عدالت
در حقیقت میخوام بگم اون بچه مال منه و منم اونو میدم دست مامانش...
قاضی بعد از یه مکث نسبتا طولانی و با نیشخند رضایت آمیز گفت:بچه با مامانش میمونه
پایان جلسه!!!
دیدین من چه وکیل خبره ای هستم ههههههههههه
پاسخ:بهله بهله !!!!چش نخوری یه وقت!!!میگم تو اینجا داری تلف میشیااااا!!!!
طراح : صـ♥ـدفــ |